کاربرد هوش مصنوعی تفسیرگر در تحلیل متون کلاسیک و آموزش تفکر انتقادی در علوم اجتماعی
کد مقاله : 1160-NCSSE6
نویسندگان
مهدیه عیدی *، علی نورمحمدی آذر، مهدیه حسن زاده قورت تپه
دانشجو
چکیده مقاله
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر به‌کارگیری راهبردی هوش مصنوعی تفسیرگر(مدل‌های زبانی بزرگ) بر ارتقای مهارت تفکر انتقادی دانشجویان علوم اجتماعی در مواجهه با متون کلاسیک، به روش نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون‌پس‌آزمون و گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل دانشجویان کارشناسی علوم اجتماعی دانشگاه‌های همدان بود که با نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای ۱۲۰ نفر انتخاب و به‌طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش از یک چارچوب آموزشی ساختاریافته برای تعامل انتقادی با هوش مصنوعی در تحلیل متون کلاسیک استفاده کردند، درحالی‌که گروه کنترل روش‌های سنتی را به کار بردند. ابزار گردآوری داده‌ها آزمون استاندارد تفکر انتقادی کالیفرنیا، مقاله تحلیلی و پرسشنامه بود. یافته‌ها نشان داد نمره کلی تفکر انتقادی و مؤلفه‌های تحلیل و ارزیابی آن در گروه آزمایش به‌طور معناداری بالاتر از گروه کنترل بود. همچنین تحلیل کیفی، عمق استدلال بیشتر و شناخت توأمان فرصت‌ها و محدودیت‌های هوش مصنوعی را در این گروه نشان داد. درنتیجه، ادغام هوش مصنوعی تفسیرگر در چهارچوب آموزشی انتقادی، راهبردی مؤثر برای تقویت تفکر انتقادی و پرورش سواد دیجیتالی انتقادی در آموزش علوم اجتماعی است.
کلیدواژه ها
کلیدواژگان: هوش مصنوعی تفسیرگر، مدل زبانی بزرگ، تفکر انتقادی، علوم اجتماعی، آموزش عالی.
وضعیت: پذیرفته شده برای ارائه شفاهی