آموزش و سنجش در علوم اجتماعی در بوته نقد؛ با تأکید بر کتب مطالعات اجتماعی متوسطه اول
کد مقاله : 1082-NCSSE6 (R1)
نویسندگان
جمشید میرزایی *1، فاطمه خزایی2
1دانش آموخته دکتری تخصصی جامعه شناسی (گرایش بررسی مسائل اجتماعی ایران) دانشگاه تهران و استاد مدعو دانشگاه فرهنگیان
2دبیر مطالعات اجتماعی استان تهران
چکیده مقاله
حوزه درسی جدید «مطالعات اجتماعی» متوسطه اول که از ابتدای سال تحصیلی 93-1392 وارد چرخه آموزش و پرورش کشور شد، ضمن داشتن رویکردی تلفیقی و مضامین پنج‏گانه، دارای سه بخش متنوع و متوازن با موضوعات مدنی، تاریخی، جغرافیایی است که هر بخش مهارت‏های خاصی را در آموزش و سنجش می‏طلبد. مسئله اصلی و پرسش کانونی پژوهش حاضر این است که با نگاه انتقادی و آسیب‏شناسانه چه نقدهایی را می‏توان به شیوه‏های رایج آموزش و فنون متداول سنجش در حوزه درسی مطالعات اجتماعی وارد کرد و وضعیت کنونی معلول چه علل و عواملی است؟ چارچوب نظری اتخاذ‏شده در اینجا دیدگاه تحلیل اجتماعیِ «میلکیمی» و دیدگاه‏ تعلیم تربیت انتقادی پائولو فریره است.روش‎شناسی پژوهش: در پژوهش حاضر با توجه به ماهیت کیفی پژوهش، از مجموعه‌ پویایی از تکنیک‏های کیفی نظیر مصاحبه عمقی با دبیران، سنجش‌های غیرمزاحمی (ویدئوها و فایل‏های صوتی تدریس معلمان، بررسی نمونه سوالات امتحانی، مشاهده کلاس درس واقعی و مجازی معلمان و...) به کار گرفته‏شده است. یافته‏های پژوهش در سه بخش عرضه می‎شود: الف. چالش‏ها و آسیبهای شناسایی‏شده در بخش شیوه‏های رایج آموزش مطالعات اجتماعی و فنون متداول سنجش (ارزشیابی) از مطالعات اجتماعی، ب. شناسایی علل و عوامل مؤثر بر پدیدآیی وضعیت نامناسب پیش‏آمده؛ ج. ارایه راهکارهای اجرایی و پیشنهادهای عملیاتی برای برونرفت از این وضعیت. در جمع‏بندی نهایی باید گفت که که با توجه به اهمیت فراوان آموزش و سنجش حوزه درسی مطالعات اجتماعیِ مقطع متوسطه اول، به نظر می‏رسد می‏بایست به یک بازاندیشی اساسی و ساختاری در تربیتِ‏معلم مطالعات اجتماعی، آموزش‏های ضمن‏خدمت، ساماندهی نیروی انسانی و... دست زد.
کلیدواژه ها
مطالعات اجتماعی، آموزش، سنجش، انتقادی، کتب درسی
وضعیت: پذیرفته شده برای ارائه شفاهی