آینده‌نگری در آموزش علوم اجتماعی: چالش‌ها، نوآوری‌ها و مسئولیت‌های اجتماعی در عصر دیجیتال
کد مقاله : 1078-NCSSE6
نویسندگان
هاجر عاشوری نالکیاشری *
استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه فرهنگیان. ایران. تهران
چکیده مقاله
این پژوهش با رویکرد تحلیلی-انتقادی و با بهره‌گیری از چارچوب‌های نظری «آینده‌پژوهی انتقادی» (عنایت‌الله) و «تحلیل لایه‌ای علّی» (CLA)، به بررسی آینده‌نگری در آموزش علوم اجتماعی در عصر دیجیتال در ایران می‌پردازد. هدف اصلی، طراحی آینده‌ای فراتر از واکنش به تحولات—یعنی جهت‌دهی آگاهانه به تحولات دیجیتال با تبدیل چالش‌ها به فرصت‌ها و مسئولیت‌ها به تعهد است؛ حرکتی از «آموزش درباره جامعه» به سوی «آموزش برای تغییر جامعه». روش پژوهش، تحلیل نظام‌مند اسناد، سیاست‌ها و منابع علمی داخلی و بین‌المللی (۱۳۷۹–۱۴۰۴) در چهار لایه CLA است. یافته‌ها نشان می‌دهند که چالش‌هایی مانند شکاف دیجیتالی، فقر ابزارهای آموزشی (از جمله عدم تولید نرم‌افزار در جامعه‌شناسی)، و سطحی‌شدن محتوا، ریشه در ساختارهای سیاستی متمرکز، گفتمان‌های مسلط (مانند «انتقاد = تخریب») و باورهای اسطوره‌ای (مانند «معلم = ظرف پُرکننده») دارند. در مقابل، نوآوری‌هایی چون یادگیری مبتنی بر پروژه‌های اجتماعی، تحلیل انتقادی الگوریتم‌ها توسط دانش‌آموزان، و گنجاندن «هوش اجتماعی دیجیتال» و «اخلاق داده» در برنامه‌های درسی، ظرفیت تحولی دارند. همچنین، مسئولیت اجتماعی دیگر وظیفه‌ای فرعی نیست، بلکه التزامی اخلاقی برای تربیت شهروندان فعال و منتقد است. نتیجه می‌گیریم که آینده‌نگری در این حوزه فرایندی خلاق، جمعی و اخلاقی برای خَلْق آینده‌های مطلوب است که مستلزم بازنگری در سیاست‌ها، دگرگونی در ساختارهای آموزشی و تحول در گفتمان فرهنگی است. در نهایت، آموزش علوم اجتماعی باید فرد را نه برای آشتی با وضع موجود، بلکه برای تغییر هوشمند و انسانیِ جامعه مُسلّح کند.
کلیدواژه ها
آموزش علوم اجتماعی، آینده‌پژوهی انتقادی، تحلیل لایه‌ای علّی (CLA)، مسئولیت اجتماعی، تفکر انتقادی.
وضعیت: پذیرفته شده برای ارائه شفاهی