ارزیابی نقش سیستم‌های آموزشی مبتنی بر هوش مصنوعی در ارتقای درک مفهومی و تفکر انتقادی در علوم اجتماعی
کد مقاله : 1039-NCSSE6
نویسندگان
وجیهه طالب نجف آبادی *
دبیر آموزش و پرورش
چکیده مقاله
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش سیستم‌های آموزشی مبتنی بر هوش مصنوعی در ارتقای درک مفهومی و تفکر انتقادی دانشجویان علوم اجتماعی است. پژوهش به روش نیمه‌تجربی با پیش‌آزمون و پس‌آزمون و گروه کنترل و رویکرد ترکیبی هم‌نهشتی انجام شد. جامعه آماری شامل 160 دانشجو از رشته‌های مختلف علوم اجتماعی بود که به‌صورت تصادفی در گروه آزمایش (با مداخله هوش مصنوعی) و گروه کنترل (آموزش سنتی) تقسیم شدند. ابزارهای گردآوری داده‌ها شامل آزمون‌های استاندارد درک مفهومی و تفکر انتقادی، پرسشنامه انگیزش یادگیری، تحلیل لاگ‌های سامانه و مصاحبه‌های نیمه‌ساختاریافته بود. یافته‌های کمی نشان داد که استفاده از سیستم آموزشی مبتنی بر هوش مصنوعی موجب افزایش معنادار درک مفهومی (F = 32.74, p < 0.001, η² = 0.172) و تفکر انتقادی (F = 41.26, p < 0.001, η² = 0.208) در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شد. تحلیل میانجیگری انگیزش یادگیری نشان داد که انگیزش نقش میانجی جزئی در اثر فناوری بر درک مفهومی دارد.
(β = 0.21, p = 0.03) یافته‌های کیفی نیز تأیید کرد که تعامل فعال با سامانه، بازنمایی پویا و پرسشگری سقراطی موجب بهبود فرآیندهای شناختی و تعمیق یادگیری شد، هرچند چالش‌هایی مانند خستگی شناختی و کاهش تعامل انسانی نیز مشاهده گردید. نتیجه‌گیری پژوهش نشان می‌دهد که ادغام هوش مصنوعی در آموزش علوم اجتماعی می‌تواند یادگیری مفهومی و تفکر انتقادی را تقویت کند و با افزایش انگیزش و تعامل فعال، یادگیری را به تجربه‌ای تعاملی و تحلیلی تبدیل نماید. این یافته‌ها پیامدهای مهمی برای طراحی برنامه‌های آموزشی، توسعه سامانه‌های هوشمند و ارتقای مهارت‌های شناختی دانشجویان علوم اجتماعی دارد.
کلیدواژه ها
هوش مصنوعی آموزشی، درک مفهومی، تفکر انتقادی،یادگیری فعال، تحلیل میانجی
وضعیت: پذیرفته شده برای ارسال فایل های ارائه پوستر